جهاد امام حسن(علیه السلام):
جهاد او جالبترین و در عین حال، دردناکترین نوع جهاد و دارای وسیعترین میدانها و طولانیترین رنجها بود.
در
راه خدا جهاد کرد ولی نه فقط در یک جبهه بلکه در جبهه های بسیار: در جبهه
مبارزه با دشمن چه به صورت لشکرکشی و چه به صورت مقابله با فتنه انگیزیها و
شیطنتهای او؛ در جبهه مبارزه با اصحاب و سپاهیان خودش بدینصورت که با
روشهای گوناگون در صدد اصلاح آنان برآمد و چه رنجی در این راه برد و بلاخره
هم توفیق نیافت، در جبهه مبارزه با نفس، بدینصورت که عواطف خویشتن را
کنترل نمود و طغیان تمایلات خود را مهار کرد و سلطه نفس را سرکوب ساخت. و
در رهبران بشری کسی را نمیشناسیم که توانسته باشد بر تمایلات و احساسات و
اعصاب خود چندان تسلط یابد که ایشان در موارد مختلف این سرگذشت، تسلط یافته
است. در جبهه مبارزه با شیعیان مخلص خود بدینصورت که پرسشهای عتابآمیز و
جرات آلود آنان را در باره علت صلح، با خونسردی تحمل کردو با روشی که
نمایشگر فرشته خویی او و نشاندهنده روح یک امام معصوم بود با آنان روبرو شد
یعنی خشم خود را فرو خورد و شکیبایی ورزید و با طبعی آرام و لهجهای شیرین و
دلپذیر و گذشتی فراوان آنان را پذیرفت.عتاب هر یک را به روشنترین و
صحیحترین وضع پاسخ میگفت و هدفهای خود را برای او تشریح میکرد و لحن خصمانه
عتاب او را از بین میبرد و مخاطب او ناگهان خود را با حجتی قوی و هدفی
بزرگ و رایی اصیل مواجه مییافت و از مشاهده موقعیت امام خود، به یاد موقعیت
پیامبران میافتاد و سخن او را همچون وحی و الهام آسمانی میپذیرفت. و مگر
چنین نبود؟
او که از قدرت و حکومت گذشته بود، در این راه مبارزه میکرد
که اسلام را باقی بدارد و زندگی مسلمانان را قرین رفاه و آسودگی سازد و
مومنان را از قتل برهاند. در حقیقت او در حکم کسی بود که در راه خدااز حق
زندگی صرفنظر میکند و در بهای نعیم آن جهان، جان خود را تقدیم میدارد.
درباره این سایت